سلامـــ...
مدتهاست وبلاگت رو میخونم اما خاموش
خیلی اتفاقی از تو کامنت های havva12.persianblog.ir وارد وبلاگت شدم اما دوسش دارم و همیشه میخونمت
یه سوال... مدتهاست حوا غیبش زده،میدونی کجاست؟ بلاگ جدید داره؟ ممنون میشم اگه خبری داری ازش بهم اطلاع بدی،لطفا برام تو وبلاگم cm بزار بهم خبر بده ممنون میشم
یه روز یه بچه ای می ره یه شکلات بخره
می بینه گرونه
خلاصه که تصمیم می گیره از نوع کبری که پولاشو جمع کنه
بعد بره شکلات رو بخره
بعد که پول تو جیبی هاش رو جمع کرد
با یه عااااااااااااالمه ذوق و شوق ذوق مرگ زدگی می ره که شکلات مذکور رو بخره
بعد فروشنده می گه شکلات مذکور گرون شده
بعد بچه هه می بینه هعییییییییییی نمی شه که
می ره شکایت می کنه
بعد اون آقایی که شکلات هاش رو گرون کرده جریمه می کنن
........
حالا کجا از شما می شه شکایت کرد؟
نیستین...
نمیاین...
خو چرا آخر واقعا ؟!!!
دهانم را پر کردم که به این خلاصه آمار سایت به فحش آبدار نثار کنم که نوشته بازدید امروز 5 حداقل خودم من امروز بیشتر از پنج بار اینجارو کلیک کردم اونوقت... که یهو یادم افتاد الان در یکشنبه به سر می بریم قورتشون دادم فحش هارو!!
اینهمه اینجا کلیک می کنم چون نفس کشیدن توی این وبلاگ یه حس خوبی داره حتی از بارها خوندن بعضی مطالب هم سیر نمیشم
حتی اگه نویسنده اش بخواد جدی به توی اوج خداحافظی کردن فک کنه اینجا برام جاودانه شده!
ممنونم آقا معلم
بابا تو که می دونی مزاح نمودم ،چرا بچه ها رو میندازی به جون ِمن !
اینقدر دل بچه ها رو نسوزون با این حرفا . یه بلاگر هیچوقت میدون رو خالی نمیکنه.
دوستان ِ گرامی ، اینجانب و آقای جعفری نژاد و تمام ِاهالی ِلرستان ،کلاس ِکاری مان به این صورت می باشد که ، برای ترکاندن ِزهله ی دوستان هر چند وقت یکبار ، حرف از خداحافظی زده و ... تا چشممان هم به حداقل 10خواننده ی (دور از جان همگی تان ) سکته کرده و از یک طرف بدن فلج شده نیوفتد ،پست ِبعدی را نگذاشته.
نگران بودم که خدای نکرده کسالتی پیش نیومده باشه.
خدا رو شکر که حالتان خوب است . انشاالله همگی تان همیشه سلامت باشید .
سلام بحث دل سوزوندن نیست رفیق. سنگینم. حرف دارم، اما حرف زدن بلد نیستم. سخته، خیلی...
والا ما هم مقاوم نشدیم به نبود شما و ساکت بودن وبلاگتون
روزی چندبار میاییم و میریم به همین برکت .
شما برادرها که اینطوری ساکت میشین دل آدم میگیره.. نکنین این کارو با ما
..
ان شاء الله که زودتر از سنگینی های روحیتون کم بشه و سر حال بیاین
انشالله ... تمامی ِ چیزهایی که روی شونه هات سنگینی میکنه ،ختم ِبه خیر بشه دوست ِبا اخلاق ِمن :)
من تو اینجور موقعیتا ،اگه بخوام از سنگینی هام بنویسم، ... اگه بخوام ! ... شروع می کنم به نوشتن ، گاهی خیلی بلند، گاهی خیلی کوتاه ... و کامنت دونیش رو می بندم . به بچه ها هم گفتم که اینجور وقت ها چیزی نگن. همه شون هم در جریان ِ این موضوع هستن.
من تو اینجور موقعیت ها ، اگه نخوام از سنگینی هام بنویسم... نمی نویسم... چون هر دلی ، حرفایی برای نگفتن داره
+ به الان کاری ندارم . بطور کلی ، هر وقت نیاز داشتی با کسی صحبتی بکنی ،یا کسی در انجام ِکاری بهت کمک کنه ... رو من حساب کن . نهایتش دور همی گند می زنیم بهش خاطره میشه دیگه :)
خیر شما قبول حاج آقاااا دم شوما گرم اصن چی بهتر از یه رفیق که همراه باشه تازه لُرم باشه :-)
ساکتی؟!!!!!
حالا اگه پشت این سکوت ارامش باشه که خب ما هم خوشحالیم ولی خب بدی قضیه از اونجایی دقیقن شروع میشه که عادت کردیم پشت سکوت یه اتفاق باشه که اتفاقا (دور از جون شما) خوشایند هم نیست
خلاصه بگو که خوبی و جماعتی رو نجات بده لدفن
یهو چشم افتاد به این:
+ به الان کاری ندارم . بطور کلی ، هر وقت نیاز داشتی با کسی صحبتی بکنی ،یا کسی در انجام ِکاری بهت کمک کنه ... رو من حساب کن . نهایتش دور همی گند می زنیم بهش خاطره میشه دیگه :)
من هم پایه ی خاطره سازی اما
تو که شونصد بار رفاقتت رو ثابت کردی آبجی خانووووم بر منکرش لعنت...
آقای جعفری نژاد خواندن این روزهایتان را به شدت جدی میگیریم!
نمیخوام چرت و پرت بگم. خدا گواهه روزی بیش تر از 10بار روی "مجموعه عرائض آقای بلاگر" گوشه کروم کلیک میکنم. نمیخوام هیچی بگم ...
سکوت میکنیم تا حالتون خوب شه! هیچی نمیگیم تا دوباره سر زنبیل گذاشتن هاله بانو و فرشته و مریم خانوم و جزیره و همه دوستای گلم برای کامنت دونی آقای بلاگر دعوا باشه!
هیچی نمیگیم رفیق... این روزها خاموش میخونیمت و چشمهامون خیس میشه و مانیتور رو نمی بینه....
سلام آقا..
بی انصاف نباشید .ما که پای همه چیز این وبلاگ بودیم .نوشتن ها ..ننوشتن ها ..بودن ها .نبودن ها ..خنده ها ..شادی ها...غم و دلتنگی و بغض ها ...بس بی انصاف نباشید که + برای ما بگذارید..حرفهای شما خواندنی است .درس است ..حرف دل است .بر دل می نشیند.
بعض یک مرد خیلی حرف داره ..سکوتش بدتر و بیشتر ...
وقتی یه مرد سکوت می کنه و می ره تو خودش ...یکی باس باشه که از این حال و هوا درش بیاره ...ما که رفیق نیستیم ..اما با شماهایی هستم که رفیق این مردید...رفیق اتون رو دریابید و نذارید سکوتش طولانی بشه ...
مرد ...حرف زدن بلد بودن نمی خاد ...اگر بعضی وقتها اونقدر حرفهات بزرگ و مردونه است که ما(خودم رو می گم ) نمی فهمیم تو حرفت رو بزن .بنویس ....ما هم پاشنه های عقلمون رو ور می کشیم و پا به پات میاییم تا بفهمیم...
قبول ..بعضی حرفها نه کلمه می شن و نه جلمه ...باس بمونن کنج دلت ...اما حرف نگفته که زیاد بشه غمباد می کنی مرد...اونوقت نگاهات هم آتیش می زنه ...
رفیق های ناب این مرد ...هوای دل رفیقتون رو داشته باشید.
ما به سکوتت احترام میذاریم . اما هوای مرد اینجا رو داشته باش. سلامت و سرزنده برگرد. اما دیر نه .
مردونه گی بعد از "رضا موتوری" مرد مرد اگه مرد باشه که مثل من آه و ناله و آخ و اوخ نمی کنه که :-))
خب بذار ببینیم مزه اول شدن توی صفحه دوم چه جوریاست!!
میگم بیا و حالا که تو اوجی ،با وبلاگ نویسی خداحافظی کن !
چطوری جوانمرد ؟
دارم به شکل جدی به پیشنهادت فکر می کنم :-)
خوبم دوست من
تو رو چرا نیست دوست من ؟!!!!
سلامـــ...
مدتهاست وبلاگت رو میخونم اما خاموش
خیلی اتفاقی از تو کامنت های havva12.persianblog.ir وارد وبلاگت شدم اما دوسش دارم و همیشه میخونمت
یه سوال... مدتهاست حوا غیبش زده،میدونی کجاست؟ بلاگ جدید داره؟ ممنون میشم اگه خبری داری ازش بهم اطلاع بدی،لطفا برام تو وبلاگم cm بزار بهم خبر بده ممنون میشم
یه روز یه بچه ای می ره یه شکلات بخره
می بینه گرونه
خلاصه که تصمیم می گیره از نوع کبری که پولاشو جمع کنه
بعد بره شکلات رو بخره
بعد که پول تو جیبی هاش رو جمع کرد
با یه عااااااااااااالمه ذوق و شوق ذوق مرگ زدگی می ره که شکلات مذکور رو بخره
بعد فروشنده می گه شکلات مذکور گرون شده
بعد بچه هه می بینه هعییییییییییی نمی شه که
می ره شکایت می کنه
بعد اون آقایی که شکلات هاش رو گرون کرده جریمه می کنن
........
حالا کجا از شما می شه شکایت کرد؟
نیستین...
نمیاین...
خو چرا آخر واقعا ؟!!!
shoma lazem nakarde dar oj khodafezi koni! ejalatan biya post badi ro benvis badan darmordet tasmim migirim
chera man nemitoonam farsi benvisam aya?
سلام خان دادااااش
خصوصیت رو دریاب بیزحمت
مقاوم نمی شود
کودک به لالایی
مجنون به شیدایی
عاشق به رسوایی
آدم به تنهایی
و ما به این غیبت های شما
ما شرمنده :-)
واقعا حیف شد،کاش هنوزم بود
به هر حال ممنونم
قلمت مستدام
خواهش میشه :-)
دهانم را پر کردم که به این خلاصه آمار سایت به فحش آبدار نثار کنم که نوشته بازدید امروز 5 حداقل خودم من امروز بیشتر از پنج بار اینجارو کلیک کردم اونوقت... که یهو یادم افتاد الان در یکشنبه به سر می بریم قورتشون دادم فحش هارو!!
اینهمه اینجا کلیک می کنم چون نفس کشیدن توی این وبلاگ یه حس خوبی داره حتی از بارها خوندن بعضی مطالب هم سیر نمیشم
حتی اگه نویسنده اش بخواد جدی به توی اوج خداحافظی کردن فک کنه اینجا برام جاودانه شده!
ممنونم آقا معلم
فحش بده، سوکس می شی، فحش نده
چوبکاری می فرمائید حاج خانووووم
محمد جان
به پیشنهاد هیچ کس فکر نکن. نه به شکل جدی نه به شکل غیر جدی. این یک توصیهء خیلی جدی است.
بعدش هم من هی میگم این خارج خارج که میگن همهاش سرابه، شما باور نکنید. پس چرا من عکست رو نمیبینم؟ اینترنتم ایراد داره؟!!
به نظرم بلاگ اسکای هم مثل روناک زیاد از عکس جدید من خوشش نیومده، به صورت خود جوش حذفش کرده
مشکل از فرستنده س پروین بانو جان، خیالتان راحت
آقای چعفری نژاد کجایین؟
ما دلتنگیم به شدت.
هستم خورشید جان
ما شرمنده...
اینقدر دل بچه ها رو نسوزون با این حرفا . یه بلاگر هیچوقت میدون رو خالی نمیکنه.
دوستان ِ گرامی ، اینجانب و آقای جعفری نژاد و تمام ِاهالی ِلرستان ،کلاس ِکاری مان به این صورت می باشد که ، برای ترکاندن ِزهله ی دوستان هر چند وقت یکبار ، حرف از خداحافظی زده و ... تا چشممان هم به حداقل 10خواننده ی (دور از جان همگی تان ) سکته کرده و از یک طرف بدن فلج شده نیوفتد ،پست ِبعدی را نگذاشته.
نگران بودم که خدای نکرده کسالتی پیش نیومده باشه.
خدا رو شکر که حالتان خوب است . انشاالله همگی تان همیشه سلامت باشید .
سلام
بحث دل سوزوندن نیست رفیق.
سنگینم.
حرف دارم، اما حرف زدن بلد نیستم. سخته، خیلی...
سلام شبه برادر جان

والا ما هم مقاوم نشدیم به نبود شما و ساکت بودن وبلاگتون
روزی چندبار میاییم و میریم به همین برکت
.
شما برادرها که اینطوری ساکت میشین دل آدم میگیره.. نکنین این کارو با ما
..
ان شاء الله که زودتر از سنگینی های روحیتون کم بشه و سر حال بیاین
ممنون خواهر جان...
ممنون که هستین، همتون
انشالله ... تمامی ِ چیزهایی که روی شونه هات سنگینی میکنه ،ختم ِبه خیر بشه دوست ِبا اخلاق ِمن :)
من تو اینجور موقعیتا ،اگه بخوام از سنگینی هام بنویسم، ... اگه بخوام ! ... شروع می کنم به نوشتن ، گاهی خیلی بلند، گاهی خیلی کوتاه ... و کامنت دونیش رو می بندم . به بچه ها هم گفتم که اینجور وقت ها چیزی نگن. همه شون هم در جریان ِ این موضوع هستن.
من تو اینجور موقعیت ها ، اگه نخوام از سنگینی هام بنویسم... نمی نویسم... چون هر دلی ، حرفایی برای نگفتن داره
+ به الان کاری ندارم . بطور کلی ، هر وقت نیاز داشتی با کسی صحبتی بکنی ،یا کسی در انجام ِکاری بهت کمک کنه ... رو من حساب کن . نهایتش دور همی گند می زنیم بهش خاطره میشه دیگه :)
خیر شما قبول حاج آقاااا
دم شوما گرم
اصن چی بهتر از یه رفیق که همراه باشه تازه لُرم باشه :-)
ساکتی؟!!!!!
حالا اگه پشت این سکوت ارامش باشه که خب ما هم خوشحالیم ولی خب بدی قضیه از اونجایی دقیقن شروع میشه که عادت کردیم پشت سکوت یه اتفاق باشه که اتفاقا (دور از جون شما) خوشایند هم نیست
خلاصه بگو که خوبی و جماعتی رو نجات بده لدفن
خوبم. خیلی خوب. به خدااااا
یهو چشم افتاد به این:
+ به الان کاری ندارم . بطور کلی ، هر وقت نیاز داشتی با کسی صحبتی بکنی ،یا کسی در انجام ِکاری بهت کمک کنه ... رو من حساب کن . نهایتش دور همی گند می زنیم بهش خاطره میشه دیگه :)
من هم پایه ی خاطره سازی اما
تو که شونصد بار رفاقتت رو ثابت کردی آبجی خانووووم
بر منکرش لعنت...
اوووووممم
چقد خوب وبد این پست
ممنون
خوبی از خودتونه
بود*
جزی برو تو وب خودت بچچه
نه ! نمی شود ...
بله! نمی شود...
عاقا منم همونا که جزیره گفته! تایید میکنم


یه کار دیگه هم میشه کرد. به میلاد بگیم بیاد از روت رد شه یه کم تخت شی سبک شی بیای بنویسی! بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میلاد که عزیز دله، رفیق، آقاااااست...
خیلی خوشم اومد
خیلی زیاد
خوشحالم، خیلی زیاد
خواندن شما حس های خوبی را در من زنده کرد .. و همین طور یاد یک دوست قدیمی و عزیز .
همیشه پر از بارقه های امید بخش خیال باشید .
خوشحالم، مکرر، یک بار از آشنایی تان و یک بار بابت این که نوشته هایم حس بر می انگیزد از نوع خوب...
مو تو شکرم :-)
**وقتی مرد غم داره، یه کوه درد داره**
بستن نظرات یه اقدام یک سویه و محافظتیه
اما همیشه یه راه حلی پیدا میشه واسه ابراز نظر
تو رو خدا خوب باش.
قسم نده بچه، قسم نده |:-)
باور نمی کنید
اما همین چند خط هم که نوشتید واسه من خوشحال کننده اس
نوشتها گاهی به آدم دلگرمی می دهد ..
قلم تان پایا جناب جعفری نژاد
باور می کنم
و اساسن باور کردن همین چیزها دلگرمم می کند :-)
آقای جعفری نژاد خواندن این روزهایتان را به شدت جدی میگیریم!
نمیخوام چرت و پرت بگم. خدا گواهه روزی بیش تر از 10بار روی "مجموعه عرائض آقای بلاگر" گوشه کروم کلیک میکنم. نمیخوام هیچی بگم ...
سکوت میکنیم تا حالتون خوب شه! هیچی نمیگیم تا دوباره سر زنبیل گذاشتن هاله بانو و فرشته و مریم خانوم و جزیره و همه دوستای گلم برای کامنت دونی آقای بلاگر دعوا باشه!
هیچی نمیگیم رفیق... این روزها خاموش میخونیمت و چشمهامون خیس میشه و مانیتور رو نمی بینه....
اما خوب شو رفیق. خوب باش...
ممنون دوست خوب من
ما شرمنده، بابت چشم هایتان
محمد ...
چه کسی بود صدا زد "ممد قلی"؟! آیا؟!
نبینیم ناراحتیت رو برادر مهربون
......
سرتون سلامت آبجی خانوم
سلام
وقتی نظرای یه پست، بسته ست!معنی ش اینه ک نظر ندیم!
ولی!گاهی باید در پست پایین نظر گذاشت و
....
نظر گذاشت!
آرزوی شادی بی نهایت برای تمام روزهای زندگی اِتان
:گل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل
آرزوی آدم های مثبت گیراست، یقین دارم
و ممنونم
من توی این طور مواقع به احترام دوستام فقط سکوت میکنم.
همین!
خوب باشین.
شما رفیقید
به چشم
سلام آقا..
بی انصاف نباشید .ما که پای همه چیز این وبلاگ بودیم .نوشتن ها ..ننوشتن ها ..بودن ها .نبودن ها ..خنده ها ..شادی ها...غم و دلتنگی و بغض ها ...بس بی انصاف نباشید که + برای ما بگذارید..حرفهای شما خواندنی است .درس است ..حرف دل است .بر دل می نشیند.
بعض یک مرد خیلی حرف داره ..سکوتش بدتر و بیشتر ...
وقتی یه مرد سکوت می کنه و می ره تو خودش ...یکی باس باشه که از این حال و هوا درش بیاره ...ما که رفیق نیستیم ..اما با شماهایی هستم که رفیق این مردید...رفیق اتون رو دریابید و نذارید سکوتش طولانی بشه ...
مرد ...حرف زدن بلد بودن نمی خاد ...اگر بعضی وقتها اونقدر حرفهات بزرگ و مردونه است که ما(خودم رو می گم ) نمی فهمیم تو حرفت رو بزن .بنویس ....ما هم پاشنه های عقلمون رو ور می کشیم و پا به پات میاییم تا بفهمیم...
قبول ..بعضی حرفها نه کلمه می شن و نه جلمه ...باس بمونن کنج دلت ...اما حرف نگفته که زیاد بشه غمباد می کنی مرد...اونوقت نگاهات هم آتیش می زنه ...
رفیق های ناب این مرد ...هوای دل رفیقتون رو داشته باشید.
ما به سکوتت احترام میذاریم . اما هوای مرد اینجا رو داشته باش. سلامت و سرزنده برگرد. اما دیر نه .
مردونه گی بعد از "رضا موتوری" مرد
مرد اگه مرد باشه که مثل من آه و ناله و آخ و اوخ نمی کنه که :-))
ممنون که هستید
ببخش اگر جسارت کردم و نوشتم .
لطف کردید...
حالات خوب باشه محمد جان... حالات خوب باشه دوست خوب و مهربون و عزیز من
مگه میشه کامنت های پروین خانوم رو خوند و خوب نشد
عزیز هستید، مثل خواهر بزرگم، به خدااا