بابا "انار" دارد
بابا "انار" دارد

بابا "انار" دارد

یکی مانده به صفر ...


یکی از همین روزها

پنجره ای خواهم گشود

میان سینه ی این دیوار

پنجره ای که سال هاست به چشمانم بدهکارم