درباره من
روزانهها
همه- هفتگ وبلاگ گروهی
- نوشته های سابق آقای بلاگر
پیوندها
- آبجی مریم
- آخوندک
- آسیمه سر ( آفو )
- آه بانوی عزیز
- آینه ای در من ( فرناز )
- اعترافات حوا
- بامداد پاییزی ( پگاه )
- بهارهای پیاپی یک دختر شیرازی
- پدیکس
- پرتره های خاکستری کلئوپاترا
- پوست موز
- توکا نیستانی
- جوگیریات بابک اسحاقی
- جیک جیک های یک جوجه دوست داشتنی
- حرف های در هم تنیده ( سمانه )
- حیرانی ( سارا )
- دلواپسی های آترا
- دنیای تنهایی دنیز
- دنیای دل آرام
- حرف های آبجی نصیبه
- روزانه های دوشیزه
- زندگی بالیق
- سطرهای سپید ( مهربان بانو )
- شب گلک
- صفر ونیم
- فصل وصل ( دانیال )
- فقط نگاه می کنم ...
- قدم های سپیده
- گاه نوشت های محسن باقرلو
- گلدونی
- گنجه ی خاطرات آقای پرستار
- محو و مات
- نفس باد صبا ( خانم معلم )
- نمی گویم ها ( افسانه )
- وب گپ ( وحید هماتاش )
- وب نوشته های مجتبی جوانی
- وقتی ما بودیم ...
- هزوارش خلقت ( الهام )
- هیشکی !
- ۸ آسمون پر ستاره ی برمودا
- یادداشت های جزیره
دستهها
بایگانی
تقویم
اسفند 1393| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
آمار : 481624 بازدید
Powered by Blogsky
هدف یا وسیله... مساله اینست!!
وقتی تنها استراحتگاه امن یه پرنده،
یه کابل شبکه ی 20 متریه
"Wireless " میشه بزرگترین ظلم عالم...
محمد جعفری نژاد
یکشنبه 26 خرداد 1392 ساعت 10:01
delam mikhas aval bsham vali bikhikhi
:-)
یاد نوشته های دم دستی بخیر!
چقد با این پست کیف کردم اون سال ها
مرسی که هنوز می نویسی
مرسی که هنوز می خوانیدم
و عذر تقصیر بابت تکرار مکررات این روزها
محشر بود محمد خان
ممنون :-)
تقلب:
وقتی تنها آرام روحش در "تن"خلاصه میشه ...
"نت" میشه بزرگترین ظلم عالم
...
شرمنده تقلب کردم از رودستتون ما کرما آدم بشو نیستیم!!!
این که از رو دست من نوشتین مهم نیس
مهم اینه که بالاخره بی خیال "..." گذاشتن شدی
این خوبه
در ضمن یه کرم دندون خوب باس همیشه یه کرم دندون باشه
هر چیز به اصل خویش نیکوست اساسن
بـــــــــــــــــــــــــــه
اصن راضی نیستم اینقد هیجان زده بشین به خدااا
می خوای اصن پست رو کان لم یکن تلقی کنیم؟!
می خوای اصن وبلاگو بفرستم تو باقالیا
خانم نکنید این کارا رو با خودتون
گل گاو زبون بخورید در معیت چند قطره افشره ی لیمو
(ان شاء الله در آینده ی نزدیک این جا هم آیکن "رضایت" نصب می گردد)
*قابل توجه جناب آقای چنگیزی عزیز و دوست داشتنی*
آقا حالا که اینطوره در کامنتدونی شما زین پس جای ...
آه می کشیم.خوبه؟
ما کرما یا با ... حرف میزنیم یا با آه!
شما کرمای دندون چه رسم الخط و گرامر آسونی دارید
ببنید من هی می خوام یکم روزه سکوت بگیرم ومودب و مرتب مثه یه بچه کرم خوب بشینم حرفا رو بشنوم ...شما نمیذارید !
بعد میام کامنتدونیا رو می ترکونم هی فحش می خورم از در و دیوار!
نکنید اینکارا رو بذارید ما زبون بسته!!! زبون به دندون بمونیم پدر من!
صلاح مملکت خویش خسروان دانند
عرض بنده از این جهت بود که نکنه به مرور زمان همین دو طریقه ی برقراری ارتباط را هم فراموش کنید و کلن دسترسی تان به دنیای خارج از دنیای کرم های دندون غیر ممکن شود
:-)
نکنید کاری که حس کنم اینجا کابل 20 متریه بعد با عشیره بیایم کنگر بخوریم لنگر بندازیم...
نکن اینکار و با خونه ات پدر من ...برادر من!
خیالم از این بابت راحته
کرمای دندون از میدان مغناطیسی وحشت دارن
در نتیجه یه کابل شبکه ی 20 متری هیچوقت یه استراحتگاه امن واسه یه کرم دندون نمیشه
در ضمن درسته رسم الخط آسونی داریم اما فهمش سخته سخت...!!!
این دوره زمونه اصن "فهمیدن" مهم نیست
مهم اینه که وانمود کنی می فهمی
وانمود کردن که سخت نیست، عین من :-)
اتفاقا خیالتون ناراحت ما ذره ذره پرتون نوترون الکترون ها مون تو میدان مغناطیسی تعریف شده ان!
ما خود میدان سازیم !
شما واقعن فکر می کنید دایناسورها در اثر عصر یخبندان منقرض شدن؟
نه دوست من
این چیزارو واسه گول زدن من و شما می گن
دایناسورها و خیلی از موجوداتی که یه زمانی روی این کره ی خاکی زندگی می کردن و حالا تیر تو پر شدن دچار معضلی شدن به اسم "توهم قدرت"
و همین توهم قدرت کار دستشون داده
بیشتر مراقب کلونی کرم های دندون باشید، دوستم
شرمنده! حالا از کجا به یه همچی نتیجه قطعی ای رسیدید؟
کدوم نتیجه ی قطعی؟!
راستش من خنگ تر از اینم که بفهمم شما چی گفتی!!!
یه بار دیگه میشه در سطح کلاس اولیا توضیح بدی لطفا؟
و جواب سوالمم بدی؟
یعنی قدرت زیاد اعتماد به نفس کاذب میاره
و اعتماد به نفس کاذب سیر "زوال" رو تسریع می کنه
چه بین کرمای دندون، چه بین دایناسورا، چه بین آدما، چه بین سیاست مدارا حتی
سوال: از کجا با این نتیجه قطعی رسیدید؟که من وحشت دارم؟
شما گفتی:
خیالم از این بابت راحته
کرمای دندون از میدان مغناطیسی وحشت دارن
در نتیجه یه کابل شبکه ی 20 متری هیچوقت یه استراحتگاه امن واسه یه کرم دندون نمیشه
خب شما یه کرم دندونی
یه حسی به من میگه کرمای دندون قاعدتن باید از میدان مغناطیسی گریزون باشن
من به حسام اعتماد می کنم
چه جواب دندان شکنی!!!
واقعا من الان قانع شدم ! و هم باور !
چه خوب
دارم احساس قدرت می کنم :-))
ببخشید ولی من از کنایه چیزی سر در نمیارم!
این ینی چی؟:
یعنی قدرت زیاد اعتماد به نفس کاذب میاره
و اعتماد به نفس کاذب سیر "زوال" رو تسریع می بخشه
چه بین کرمای دندون، چه بین دایناسورا، چه بین آدما، چه بین سیاست مدارا حتی
؟؟؟؟
کنایه؟!!
من که کنایه نزدم
فقط گفتم زیادم به پروتون ها و الکترون ها و نوترون هاتون مطمئن نباشید
مواظب میدان مغناطیسی باشید
چون مثل "قدرت" هم نیروی دافعه ی شدیدی داره و هم نیروی جاذبه ی شدیدی
و این باعث سر در گمی میشه
شرمنده ام ..درستش اینه با زبون خودم با شما آدما حرف بزنم ...
منکه چیزی از دوستی و دشمنی شما آدما نمی فهمم!!!
شرمنده ام واقعا که خواستم ادای حرف زدنتونو در بیارم ...
:-))
دشمنت شرمنده دوست من
اصن شاید من یه روزی اومدم و از شما زبون کرمای دندون رو یاد گرفتم، خدا رو چه دیدی
هموجوور متون کوتاه و پر محتوا در میکنیداااا =D
(نیستیم ولی به یادتون هستیم)
دیگه کاریه که از دستمون بر میاد دیگه
می گم احساس می کنم خیلی بزرگتر و عاقل تر شدی آبجی نصیبه
اگه واقعا به این نتیجه برسم که شوئر کردن تو افزایش بازده و کارایی عقل و بار آدم تاثیر داره منم می رم شوئر می کنم فی الفور
اوهوم :)
حال میکنی چه دخدر خوبی شدم؟ هرررررررررر
آورین آورین
نه آقووو خان جان شوما زحمت نکشین
ما به صورت خدادادی هیجان زده هستیم ، باور نمیفرمایید از جزی بپرسید اون منو دیده
بعد الان یه سوال : با توجه به اینکه شوما برادر جزی هستین و جزی م خاهر اینجانب ینی شوما الان برادر بنده هستید؟؟؟!!!!
:-))
آدما همه یه استراحتگاه امن دارن که خستگی اشون رو در کنه:
عصرهای کوچه
یه بستنی شیری کاکائویی
یه کتاب
یه دوست
یه تلفن
یه جا مثل وبلاگ آقای جعفری نژاد
یه چیزی مثل کابل 20 متری
یه کتاب رو هستم و این روزا به شدت دنبال یه به درد بخورشم
مینیمال نویس هم که شدی رفیق
مشق می کنم، در نهایت پر رویی
درود و ظهر بخیر
عطف به جواب کامنت بانو مریم، نمی دونم کتاب عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما رو مطالعه فرمودید یا نه؟
کتاب زیباییه که گاهی آدم از ته دل می خنده
------------------
خیلی از ساخته های دست بشر امروز شده ظلم بهشون اگه دست ناکسش بیافته خصوصن. والا بخدا
بله، بدبختانه...
البته به استحضارتون برسونم که خوب بودن اینجانب کاملا موضعی بوده و به زودی برطرف میشه! هرررررررررر
اصن تو مشهدی آروم دیدی؟نه دیدی؟ از کیانا و شمیم یار بانو بپرس ببین میشه؟ نمیشه دیگه برادر من
ماها کلا آدمهای اکتیو و با نشاط و شیطونی هستیم
تا حالا فقط پماد موضعی شنیده بودم. تا حالا خوب بودن موضعی نه دیده بودم نه شنیده بودم
در مورد مشهدی ها هم می گذاریم تاریخ قضاوت کند
هررررررر
از رئیس جمهور منتخب درخواست عاجل دارم رسیدگی به مساله ی فقدان ناگهانی صورتک های بخش پاسخ به کامنت دوستان در بلاگ اسکای را به عنوان یکی از اولویت های کاری شان مبذول فرمایند
الان من چطور جواب آیکن اعلان رضایت این امیر حسین خان عزیز رو بدم
آقا ما مخلصیم و دست دوستیمون رو صمیمانه به سمت شما دراااااز می کنیم
بسیار زیبا
:گل
:گل برگردون
خیلی جالب بود .
ممنون...
اوهوووم...
:-)
البته من مشهدی نیستم ها! گفته باشم باز فردا نگی نگفتی و اینا..... هرررررررررررررررر
الان حس اون پرنده هه رو دارم که بدون سیم مونده رو هوا
بال بزن...تو می تونی
(آیکن اغفال دختر مردم جهت سرنگون شدن و یک دل سیر خندیدن)
بله بله ...
بیسار خووب ...
ممنون بابک جان...
کاش همه امون همینقدر دقیق و دلسوزانه به اطرافمون نگاه میکردیم.
چقدر قشنگ بود
ممنون خواهر جان
چه زیبا.
چه تعبیر قشنگی.
ولی چرا؟ چرا بقیه جاها واسه پرنده امن نیست.
چرا اینقدر زندگیش پر خطره؟
چرا همش حرص و استرس داره که الان میزنندم. الان شکارم می کنن.
البته تو دنیایی که آدماش دنبال شکار همدیگن، اصلا تعجب نمی کنم.
دقیقن...
نمیدونم چرا یاد «گیتارمو با خودت نبر» افتادم
خودت چی فکر می کنی؟!
پرندهه آیفونشو در میاره و وای فای رو آن می کنه و وارد فضای مجازی میشه و یه دنیای امن برا خودش میسازه
چی فک کردین
مگه پرنده ها آدم نیستند؟!!مگه دل ندارن؟!!
آدم نیستن، اما دل دارن. آیفون نمی دونم چیه؟ اما باید گرون باشه مگه نه؟!!
:-))
فقط می تونم بگم: آخی!!
آآآآآآآآآآخــــــــــــــــــــــِییییییی
الــــــــــــــــــــــــــــهی!!!!
من اینو نخونده بودم.....
شایدم یادم رفته بود....
کلا ما آدما همه جوره ظالمیم!!!
همه جوره...
لایک!
:-)