بابا "انار" دارد
بابا "انار" دارد

بابا "انار" دارد

دقیقه به دقیقه...



ساعت بدن را درست نمی دانم چیست!

اما هر چه باشد شک ندارم که ساعت ِ بدن ِ من "شنی" است. شن ریزه هایش شاید خاطراتم باشند. خاطراتی که وقت و بی وقت شرّه می کنند در وجودم. و من سپری می شوم در این خاطرات، ذره ذره...


+ تکرار مکررات است. اما حرف امروزم شده و ناگزیر...

+ روناک می گوید نظرات را که می بندی یعنی "رفاقت ممنوع"، یعنی "فوضولی موقوف"، حتی اگر واقعا منظورت این نباشد. روناک از من بیشتر می فهمد، خیــــــــــلی بیشتر. پس نظرات باز است و رفاقت آزاد

+ دما شما هم گرم...



نظرات 22 + ارسال نظر
خاموش چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 09:24

:)
دم روناک بانو گرم
دم شما هم آقا محمد حسین

دم شما هم...

خاموش چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 09:33

ینی خوشم میاد مثلا میخواستم حرف نزنم :دی
عاقا میشه بیزحمت لطف کنی این (:***************) رو بدی به روناک بانو جانم آیا؟

کارای سخت از آدم می خوایااااا :-))

شلم شوربا چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 10:04 http://www.nimarasi.blogfa.com

روناک راس میگه

آره، خیلی وقتااا

زهـــرا چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 10:58

شما که انقد به "خاطره" (ایهام بدی داره ها این خاطره) علاقه مندید و بدون خاطره نمیتونین زندگی کنین، چرا الان یه کاری نمیکنین که چند سال دیگه م از خاطرات این روزاتون لذت ببرید؟ بلاخره خاطره واسه فردای روزگارتونم لازمه دیگه..اونم از نوع خوب و شیرینش..
مثلا به خوشحالیه جناب اسحاقی گرفتار بشین
خاطره ساز بشین برای فرداتون برادر جان
..
+ بس که روناک بانوی ما فهمیده و با کمالاته + بی زحمت اون امانتی که خاموش جان سپرده بهتون رو اول وقت برسونین به دست روناک
{توضیحات لازمه؟؟؟!!!!!!}

این قسم خاطره سازی ها لیاقت می خواد که فعلا تو خودم نمی بینم

ممنون خواهر جان

زهـــرا چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 11:03

منظور گرفتار شدن به خوشحالی ای شبیه خوشحالی های این روزای جناب اسحاقی بود
بلاخره ما "عمه بعد از این"ها هم دل داریم دیگه

گرفتم :-)

کیانا چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 11:19 http://p4nt4lo0n.blogsky.com

تعبیر جالبی ، ایول روناک بانو

شره کردن خاطراتو دوس نداذم حس بدی برای من به ارمغان میر (نمیدونم بکار بردن "ارمغان اوردن" اینجا درس هس یا نه!)

شاید، شاید هم نه

سمیرا چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 12:10

بازم روناک ، آفرین روناک نازنین که راهنمای خوبی هستی برای محمد و محمد جان آفرین به تو که گوش شنوا داری.
همیشه درکنار هم یار و یاور هم باشید.
یه دوره ای برای خیلیامون تکرار مکررات میشه و امان از آن روزاااا !
دیر یا زود سپری میشه این دوره !

ممنون که رفاقت می کنید در حق این دوست کوچک تان سمیرا خانم عزیز و مهربان

مریم چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 12:12 http://www.najvaye-tanhai.blogsky.com

ایشالله لحظه لحظۀ زندگیت پر باشه از خاطره های شیرین
ایشالله که همیشه شاد باشی و خوشحال
در کنار روناک بانو
البته که چقدر حرف دل ما رو زده روناک
دستش مرسی

ممنون مریم جان
و شرمنده بابت این همه مهربانی ات

رها چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 12:52 http://fair-eng.blogsky.com

:)

سلام خانم معلم

نیلو چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 13:19 http://niloonevesht.blogfa.com

رفاقت آزاد :)
اصولیش هم همینه که وقتی کامنت یه پست بسته س یعنی :هیسسس!
ولی خب ما چون زیاد پایبند اصول نیستیم بالاخره یه کامنت دونی باز پیدا می کنیم و حرفمونو می زنیم :)
زندگی دفتری از خاطره هاست...

اساسن این روزا دوره ی اصول...گرایی نیست
هرررر

عاطی چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 14:32

:گل

خودتی...

فرشته چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 15:19 http://houdsa.blogfa.com

ایم واسه روناک که میدونه چقدر دوسش دارم..

عزیزی، خودتم می دونی...

فرشته چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 15:21 http://houdsa.blogfa.com

در مورد خاطره ها هم...اوهوممم...دقیقا با هر دونه ی اونهاس که دارم روزامو سپری میکنم...با خوباش...

امیدوارم خوباش با در صد بالایی در اکثریت باشه همیشه

طـ ـودی چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 15:22 http://b-namoneshon.blogsky.com/

امیدوارم دانه های شن ساعت شنی بدنتون همه خاطراتی باشن که لبخند بشون روی لب هاتون، نه غم و دلتنگی و ...

ممنون طودی جان

تیراژه چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 15:30 http://tirajehnote.blogfa.com

میگویند آنهایی خاطره بازند یا مدام در گذشته ها که از حال ناراضی اند و از آینده هراسان و فرار میکنند به خاطرات

اما نه...میشود آرام بود..راضی بود ..و زندگی فعلی را دوست داشت و باز هم گاهگداری غوطه خورد در خاطرات.

همیشه گریز نیست همیشه فرار نیست همیشه پناه بردن نیست..گاهی سفر است و سرک کشیدن.

و...خوب است که کنارت کسی را داری که اینقدر همراه خودت و خلوتت است و اینطور در باره اش مینویسی..خوب که نه..عالی است..نعمتی است بی کران

بی اغراق و بی چون و چرا اینجا را مانند خانه ی رفیقم میدانم.
روناک بانوی عزیزم را ببوسید جناب جعفری نژاد.

بی اغراق خوبی و مهربان و دوست داشتنی
ممنون تیراژه جان

خورشید چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 16:15

آقای جعفری نژاد خودتون رو ناراحت نکنین.
این روزا حال همه خرابه.
می گذره. به خدا می گذره همه ی این ها.
خدا اون بالاهاس. می بینه و کمک می کنه.
تو رو خدا غصه نخورین.
از غم شما ما هم ناراحتیم.

به روی چشم دختر خانم گل

پگاه چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 20:55

سلاااااام رفیق
خواستم فقط حالی پرسیده باشم.امیدوارم که خوب باشید

سلام خانم
نه خبر؟
خوبید ان شاء الله

سارا چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 23:10 http://sazesara.blogfa.com/

چون نیست ز هر چه هست جز باد، بدست
چون هست بهرچه هست، نقصان و شکست
انگار، که هر چه هست در عالم، نیست
پندار، که هر چه نیست در عالم، هست
"خیام"

و سلام...
قلمتان مانا و مهم تر از آن، دلتان شادان...

سلام سارا جان

ممنون دوستم

دل آرام چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 23:24 http://delaramam.blogsky.com

از چهره و شخصیت شیرین روناک کمتر از این هم توقع نیست...
ساعت بدن من فکر کنم بدوی ست. لحظه ها را چوب خط میکشد بر قلبم...

ساعت قلبت همیشه کوووووک

مریم پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 02:35

آمدم بگویم دیدم همه گفته اند اما گفتم باز هم بگویم:
"دم شما گرم روناک بانو"
راست می گن دیگه :))

صادقانه بگم هچ وق حرف های شما تکراری نبوده
:)

صادقانه بگویم
ممنون

پروین پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 03:18

ساعت او میگویند کوک باشد؟ اگر میگویند، دعا میکنم ساعت زندگی ات همیشه کوک باشد دوست من
و دلت خوش
و روناک ات همیشه نصیحت کنان و راهکار دهان در کنارت!!

دلآرام چقدر قشنگ گفته. شاعر است این دختر عزیز :*

ممنووووووون، هم از بودنتان و هم از آرزوی خوبتان

پروین پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 03:19

ساعت او یعنی ساعت را

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد